لطیفا!
آیا شود که من نیز دوست تو باشم و
به عشق و محبت تو پاک گردم؟
شود که شوق دیدارت بال پروازم را بگشاید و
به فراز و نشیب راه، دگر نیندیشم؟
«مناجات المحبین امام سجاد علیه السلام»
سجده، تضرع خاکساری ا ست که نامش را از نام تو گرفته؛
و آبرویش را مدیون توست...
سجده به تو می بالد و هستی اش را از آن تو می داند، ای سجّاد!
که پیشانی موحدت، همه عمر آشنا به خاک بود و لب های
زمزمه گرت یک نفس نیایش می سرود.
سر از سجده های عاشقانه ات برندار که تداوم هستی
به یمن این سجده هاست...
که رحمت و لطف پروردگار بر کائنات به خاطر آبروی
سجده های توست...
دختر کوچولو دو تا سیب در دو دستش داشت. در این موقع مادرش وارد اتاق شد. چشمش به سیبها افتاد.
گفت: «یکی از سیبها رو به من می دی؟» دخترک نگاهی به مادرش انداخت و نگاهی به این سیب و سپس آن سیب . اندکی اندیشید. سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب! لبخند روی لبان مادرش ماسید.
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش ناامید شده است. اما دخترک لحظهای بعد یکی از سیبهای گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت: «بیا مامان این سیب شیرینتره!»
آن روز به عشق، زندگــی بخشیدی
سرمایه ی جاودانگی بخشیدی
در قلب فـرات با لبی خشکیــده
یک باره به آب تشنگی بخشیدی...
لِکُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ.
براى هر غم و دردى درمان و دوائى است
و جبران و درمان گناه،
طلب
مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مى باشد.
«کافى: ج 2، ص 439، ح 8»
سلام ای حضرت اشک!
که سلامت همه نگاه های پر از آفتاب،
در بارانی ترین سحرگاه های دشت، به عطشناکی تو می رسد.
و سلام ای حضرت خون خدا!
که سلامت همه سرهای پر از گل آفتابگردان در تنور نان های خانگی،
وارث سرسپردگی تو می باشد.
حلول ماه مبارک شعبان المعظم ماه پیامبر اعظم(ص)،
مــاه عـشـق و رحمـت خـداونــدی
و اعیاد خجسته شعبانیه
مبارک باد.
روز مبعث، روز تکوین آیه های رسالت است و
روز تجلّی رحمت الهی.
باران نور، دستان خسته ی تاریخ را روشن کرد و
طلیعه ی ایمان بر بلندای انسانیت درخشید.
برترین تجلّی خدا در کِسوت آفتاب، معراج را زمزمه کرد
و برگزیده شد برای خواندن اولین آیات نور:
«إِقْرَاءَ بِاسْمِ رَبِّکَ
الَّذِیَ خَلَقَ...»
بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند
سخن از اقرأ و از غار حـرا می گویند
حمـــد حق، مدح رسول دو ســـــرا می گـویند
خلق عالم همه تبریک به ما می گویند
ممتاز و نمونه شدن برای یک سال است
و ماندگار شدن برای یک عمر؛
سلام برمعلمی که هرسال نمونه است و یک عمر ماندگار...
علم با تو آغاز شد و عشق نیز
ای شکوه بی پایان روشنایی
نگاهت مکتب محبت بود و
دست مهربانت پر از بهار شیدایی
در پائیز سرد جهل و غفلت و گمراهی
کلام تو بود چشمه زلال دانائی
تازه می شود باز خاطرات کودکی ام
در این روزهای سبز رویایی
کاش جان تشنه ام را باردگر
لبریز کنی از جام معرفت و بینایی
آمده ام تا بار دیگر عاشقانه بگویم:
روزت مبارک ای تندیس صبر و شکیبایی
بــــــه جای هر چه گــــــل، خندید زینــــــــب
پـــس از خورشیدها تابید زینـــــــب
تمــــام کــوهها را دفن کــردند
سپس از خاکشان روییـــــــــد زینب
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
سلام بر تو اى دخت رسول خدا.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،
سلام بر تو اى دخت فاطمه و خدیجه.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،
سلام بر تو اى دختر امیر مؤمنان.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،
سلام بر تو اى خواهر حسن و حسین.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،
سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،
سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکـاتُهُ،
سلام بر تو اى عمه ولى خدا و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد.
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنـا وَبَیْنَکُمْ فِى الْجَنَّةِ،
سلام بر تو، خداوند آشنایى برقرار کند میان ما و شما در بهشت
وَحَشَرَنـا فی زُمْرَتِکُمْ،
و محشور گرداند ما را در گروه شما
وَاَوْرَدَنـا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،
و وارد کند ما را بر سر حوض پیامبرتان
وَسَقـانـا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طـالِب،
و بنوشاند ما را از جام جدتان، از دست على بن ابى طالب.
صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،
درود خدا بر شما باد.
کعبه امروز تماشاگه اهل نظر است کز سرا پرده ی حق نور خدا جلوه گر است
آمد از قبله برون قبله نمایی که در اوست آنچه منظور دل مردم صاحب نظر است
فردوس برین مقصد و منزلگه اوست آن را که امیر مومنان اسوه ی اوست
شیعیان ما کسانى اند که
در راه ولایت ما بذل و بخشش مى کنند،
در راه دوستى ما به یکدیگر محبت مى نمایند،
در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى روند.
چون خشمیگین شوند، ظلم نمى کنند و
چون راضى شوند، زیاده روى نمى کنند،
براى همسایگانشان مایه ی برکت اند و
نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند.
(کافى، ج 2، ص 236، ح 24)
امام جواد (ع):
مُلاقاهُ الاْخوانِ نَشْرَهٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ کانَ نَزْراً قَلیلا.
دیدار با دوستان و برادران، موجب صفای دل و نــورانیّت آن
و سبب شکوفائی عقل و درایت خواهد گشت،
گرچه در مدّت زمانی کوتاه انجام پذیرد.
«امالی شیخ مفید، ص 328، ح 13»