آنگاه که ترنّم دعایت مملو از سوز دل گردید
و چشمانت در هجران یار مالامال از زلال اشک،
از خداوند شهادت را طلب کن!
آنگاه که سراسر وجودت را پاکی فرا گرفت
و ذکر سجودت توام با تباکی گردید،
از خداوند شهادت را طلب کن!
آنگاه که قلبت از نور الهی انباشته گردید
و جانت از نشاط و تعالی معنوی لبریز،
از خداوند شهادت را طلب کن!
آنگاه که بقا را در فنا دانستی
و مرگ را پلی به سوی خدا،
از خداوند شهادت را طلب کن!
آن روز، پرنده آهنین، حامل فرشته ای بود که
بر فرودگاه چشمان منتظرانش می نشست و
جاده ها، شاخه شاخه گل در مسیرش می ریختند
تا باغبان بازگشته از سفر را استقبال کنند.
گل ها، اشاره ای سرخ بود برای رسیدن او به بهشت زهرا؛
آنجا که جوانان عاشق، قطعه به قطعه عشق خود را
با نام و تاریخ شهادت، بر مزار پاکشان امضا کرده بودند.
... و سرانجام، روح خدا بر بلندای سخن خویش،
اشتیاق دیدار را به اوج تماشا رساند.
آن روز، زنگ اول مدرسه ای بود که استاد عشق
با درس «اللّه اکبر»، تمام مسیر را خلاصه می کرد.
مواد لازم:
خیار ریز و تازه 2 کیلو سبزی شامل (ترخون، شوید، مرزه و جعفری) 250 گرم سیر یک بوته بزرگ فلفل تند 5 یا 6 عدد تخم گشنیز یک قاشق مرباخوری نخود خام چند عدد برای ترد شدن خیارها نمک یک پیمانه آب 14 پیمانه سرکه یک پیمانه |
طرز تهیه: ابتدا خیار و سبزی ها را بشویید و بگذارید آب آنها خشک شود.
دقت کنید میزان آب و نمک را حتما رعایت کنید.
آب را در قابلمه بریزید و نمک و سرکه را هم افزوده و بگذارید جوش بیاید.
با فرو کردن یک خلال دندان در خیارها، و ایجاد روزنه در خیار از پوک شدن خیار شور جلوگیری کنید.
خیارها را به ترتیب در یک شیشه تمیز بریزید و لابهلای آنها سبزی و سیر پوست گرفته شده و فلفل بگذارید تا شیشه پر شود و در نهایت روی خیارها را سبزی بریزید و بپوشانید.
نخود و تخم گشنیز را هم بین خیارها بپاشید.
وقتی آب جوش آمد، آن را روی خیارها بریزید و در شیشه را محکم ببندید و بعد از خنک شدن، حتما در جای خیلی خنک نگهداری کنید تا خیار شور شما سبز و ترد بماند و تغییر رنگ ندهد. در این روش، خیار شور به دلیل ایجاد چند سوراخ در خیارها، زودتر شور شده و آماده مصرف میشود.
روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چگونه؟
باد گفت آن پیرمرد را می بینی که کتی بر تن دارد؟
شرط می بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردبادی هولناک، شروع به وزیدن
گرفت. هرچه باد شدید تر می شد پیرمرد کت را محکم تر به خود می پیچید.
سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که
پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش را پاک کرد و کتش را از تن درآورد.
در آن هنگام آفتاب به باد گفت دوستی و محبت قوی تر از خشم و اجبار است.
درمسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسّم از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است.
عمـــریست که از حضــور او جا ماندیــــم
در غــربت ســــرد خویش تنها ماندیـم
او منتـظر است که تا ما برگـــردیـم
ماییــــم که در غیبت کبـــری ماندیـــــم!
خدایا! دلمان را جزیره ی خضراش کن!
از آیت الله بهجت سوال شده اینکه میگن حضرت مهدی در جزیره خضرا زندگی می کنه درسته؟
فرمودند: اون قلبی که خونه مهدی فاطمه اس جزیره خضراست.
هر جا که حضرت هستند همون جا جزیره خضراست.
قلب دلسوختگانش خونه شه.
نقطه ها،
دکمه های کلمات اند...
هر حرفی که می زنیم،
لباسی تنِ احساسی کرده ایم...
حواسمان باشد،
دکمه ها را
جا به جا
نبندیم
نقطه گذاری در نوشتن یک متن چقدر زمان می برد؟
علامه طباطبایی حساب این زمان را هم برای صرف عمرش دارد.
شادی پروانه ای است که هر چه تفلا کنی نمی توانی آن را شکار کنی،
باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند،
پس زندگیتان سرشار از آرامش و شانه هایتان پر از پروانه...
امام علی (ع) می فرماید:
«السّرور یبسط النّفس و یثیر النّشاط»؛
شادی، نفس را می گشاید و نشاط را بر می انگیزاند.