ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
به مادر گفتم آخر این خدا کیست
که هم در خانه ی ما هست و هم نیست
تو گفتی مهربانتر از خدا نیست
دمی از بندگان خود جدا نیست
چرا هرگز نمی آید به خوابم
چرا هرگز نمی گوید جوابم
نماز صبحگاهت را شنیدم
ترا دیدم خدایت را ندیدم
به من آهسته مادر گفت: فرزند
خدا را در دل خود جوی یک چند
خدا در بوی و رنگ گل نهان است
بهار و باغ و گل از او نشان است
خدا در پاکی و نیکی است فرزند
بود در روشناییها خداوند
« پروین دولت آبادی »
هر صبح،
پلکهایت،
فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند،
سطر اول همیشه این است:
“خدا همیشه با ماست”
پس بخوانش با لبخند…
“خدا همیشه با ماست”
خدایا
در ۲ راهی زندگی ام
تابلوی راهت را محکم قرار بده
نکند که با نسیمی راهم را کج کنم . . .
.
آمین

خدا را دل خود جوی یک چند . . . !
ممنونم از حضورتون