-
استاد عشق
شنبه 11 بهمن 1393 22:33
آن روز، پرنده آهنین، حامل فرشته ای بود که بر فرودگاه چشمان منتظرانش می نشست و جاده ها، شاخه شاخه گل در مسیرش می ریختند تا باغبان بازگشته از سفر را استقبال کنند. گل ها، اشاره ای سرخ بود برای رسیدن او به بهشت زهرا؛ آنجا که جوانان عاشق، قطعه به قطعه عشق خود را با نام و تاریخ شهادت، بر مزار پاکشان امضا کرده بودند. ... و...
-
محمّد رسول الله (ص)
چهارشنبه 1 بهمن 1393 18:45
-
کافی است در زندگی حدودمان را بدانیم (طنز)
سهشنبه 30 دی 1393 19:21
یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم دلیل موفقیت شما در چیست؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمیکنید؟ آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم! گفتم: آفرین! زندهباد! تو آبروی همهی...
-
آسمان
دوشنبه 29 دی 1393 22:34
آسمان فرصت پرواز قشنگی است ولی... قصه این است... چه اندازه کبوتر باشیم.
-
دو چیز شما را تعریف می کند
دوشنبه 29 دی 1393 21:59
-
تهیه خیار شور فوری و ترد
شنبه 27 دی 1393 18:28
مواد لازم: خیار ریز و تازه 2 کیلو سبزی شامل (ترخون، شوید، مرزه و جعفری) 250 گرم سیر یک بوته بزرگ فلفل تند 5 یا 6 عدد تخم گشنیز یک قاشق مرباخوری نخود خام چند عدد برای ترد شدن خیارها نمک یک پیمانه آب 14 پیمانه سرکه یک پیمانه طرز تهیه: ابتدا خیار و سبزی ها را بشویید و بگذارید آب آنها خشک شود. دقت کنید میزان آب و نمک را...
-
هر کاری بکنیم مردم همیشه برایش حرف در می آورند
شنبه 27 دی 1393 17:51
-
گرمای مهربانی و تبسم
جمعه 26 دی 1393 22:49
روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چگونه؟ باد گفت آن پیرمرد را می بینی که کتی بر تن دارد؟ شرط می بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم. آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردبادی هولناک، شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدید تر می شد پیرمرد کت را محکم تر به خود می پیچید. سرانجام باد تسلیم شد....
-
یا مهدی ادرکنی
جمعه 26 دی 1393 22:24
عمـــریست که از حضــور او جا ماندیــــم در غــربت ســــرد خویش تنها ماندیـم او منتـظر است که تا ما برگـــردیـم ماییــــم که در غیبت کبـــری ماندیـــــم!
-
از عوارض نوشابه
چهارشنبه 24 دی 1393 13:29
-
خدایا! دلمان را جزیره ی خضراش کن!
سهشنبه 23 دی 1393 23:22
خدایا! دلمان را جزیره ی خضراش کن! از آیت الله بهجت سوال شده اینکه میگن حضرت مهدی در جزیره خضرا زندگی می کنه درسته؟ فرمودند: اون قلبی که خونه مهدی فاطمه اس جزیره خضراست. هر جا که حضرت هستند همون جا جزیره خضراست. قلب دلسوختگانش خونه شه.
-
بدون شرح
سهشنبه 23 دی 1393 00:03
-
دکمه ها را جا به جا نبندیم
دوشنبه 22 دی 1393 22:22
نقطه ها، دکمه های کلمات اند... هر حرفی که می زنیم، لباسی تنِ احساسی کرده ایم... حواسمان باشد، دکمه ها را جا به جا نبندیم
-
شگفتیهای خلقت (9)
یکشنبه 21 دی 1393 22:25
عکسهایی شگفت انگیز از عروس های دریایی قبلی ←
-
چرا علامه طباطبایی برای تفسیرش نقطه نگذاشت؟
یکشنبه 21 دی 1393 14:58
نقطه گذاری در نوشتن یک متن چقدر زمان می برد؟ علامه طباطبایی حساب این زمان را هم برای صرف عمرش دارد. هنگام مرگ انسان حتی حاضر است یک ثانیه به او فرصت بدهند. ما در بذل و بخشش عمرمان خیلی بخشنده هستیم. مرحوم علامه طباطبایی هنگام نوشتن تفسیرش، نقطه نمی گذاشت، و می گفت: حساب کرده ام گذاشتن نقطه ها چه مقدار زمان می برد....
-
یادت باشه...
شنبه 20 دی 1393 13:03
-
شادی
شنبه 20 دی 1393 13:03
شادی پروانه ای است که هر چه تفلا کنی نمی توانی آن را شکار کنی، باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند، پس زندگیتان سرشار از آرامش و شانه هایتان پر از پروانه...
-
دعا برای دیگران
شنبه 20 دی 1393 10:46
-
شادی
شنبه 20 دی 1393 10:45
امام علی (ع) می فرماید: «السّرور یبسط النّفس و یثیر النّشاط»؛ شادی، نفس را می گشاید و نشاط را بر می انگیزاند.
-
ولادت رسول اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک
جمعه 19 دی 1393 17:00
-
چه میشود که بیایی؟
جمعه 19 دی 1393 12:00
چه میشود که بیایی؟، چقدر رویایی است در این سیاه زمستان، طلوع صبح بهار
-
نماز
جمعه 19 دی 1393 11:31
-
نور نبوت - نور امامت
جمعه 19 دی 1393 11:24
یک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان آرا که رخت نور پوشاندند بر تن آسمان ها را دو مرآت جمال حق دو دریای کمال حق دو نور لایزال حق دو شمع جمع محفل ها دو وجه الله ربانی دو سر الله سبحانی دو رخسار سماواتی دو انسان خدا سیما دو عیسی دم دو موسی ید دو حسن خالق سرمد یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا یکی بنیانگر مکتب یکی آرنده ی...
-
چون باران باش
چهارشنبه 17 دی 1393 21:08
چون باران باش! آن چنان نرم و مداوم ببار تا باعث شکوفایی گردی بدون آنکه ریشه ها را از جای در آوری...
-
خلاقیت
سهشنبه 16 دی 1393 22:14
-
عاشق فوتبال
سهشنبه 16 دی 1393 11:22
هنگامى که بهمن در بستر مرگ بود، خسرو هر روز به دیدار او می رفت. یک روز خسرو گفت: «بهمن جان، ما هر دو عاشق فوتبال بودیم و سالهاى سال با هم فوتبال بازى می کردیم. لطفاً وقتى به بهشت رفتى، یک جورى به من خبر بوده که در آن جا هم می شود فوتبال بازى کرد یا نه؟» بهمن گفت: «خسرو جان، تو بهترین دوست زندگى من هستى. مطمئن باش اگر...
-
چراغ حیاط خلوت
دوشنبه 15 دی 1393 20:01
فرامــوش کردن آن که دوستش داری مثل این است که شبـــی فراموش کنی چراغ حیـــاط خلوت را خاموش کنی؛ تمـــام روز بعد چــراغ روشن است! و نــور خورشید مانع از آن است که بفهمـــی. امـــا همین که شب فرا میرســد تاریکـــی تو را وا میدارد به یــاد آوری!!
-
هماهنگی
یکشنبه 14 دی 1393 10:47
-
داستان دو سطل
شنبه 13 دی 1393 21:04
دو سطل یکدیگر را در ته چاهی ملاقات می کنند. یکی از آن ها بسیار عبوس و پژمرده دل و دیگری شادمان بود، به همین خاطر سطل دوم برای ابراز همدردی از او پرسید: «ببینم چته،چرا ناراحتی؟» سطل عبوس و دلگیر پاسخ می دهد: «آنقدر منو ته چاه انداختند و بالا کشیدند که دیگر خسته شده ام. میدونی پر بودن اصلا برایم مهم نیست،همیشه خالی به...
-
هفته وحدت گرامی باد
شنبه 13 دی 1393 21:00