مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!

به طرف هدف

شبی، برف فراوانی آمد و همه‌جا را سفیدپوش کرد. ‏دو پسر کوچک با هم شرط بستند که از روی یک خط صاف، از راهی عبور کنند که به مدرسه می‌رسید. یکی از آنان گفت: «کار ساد‏ه‌ای است!»، بعد به زیر پای خود ‏نگریست که با دقت گام بردارد. پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود ‏را بلند کرد ‏تا به ردپاهای خود ‏نگاه کند. متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برد‏اشته است.
دوستش را صدا زد ‏و گفت: «سعی کن که این کار را بهتر از من انجام دهی!»
پسرک فریاد ‏زد: «کار ساده‌ای است!»، ‏بعد سر خود ‏را بالا گرفت، به درِ مدرسه چشم د‏وخت و به طرف هدف خود ‏رفت. ردپای او کاملاً صاف بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
* آبجی صبا * سه‌شنبه 18 آذر 1393 ساعت 12:15 http://avayeshaparakha.blogsky.com

سلام آبجی گلم . خوب هستی خانمم ؟ چه پستای قشنگی گذاشتی عزیزدلم ، همشون عالین

سلام آبجی صبای عزیز
ممنونم
نظر لطفتونه
ایامتان سرشار از باران مهربانی و صفا

shahin دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 17:52 http://www.followme.blogsky.com

با سلام...
وبلاگ قشنگی دارین
ممنون میشم به من هم سر بزنید
اگه مایل به تبادل لینک هم بودید خبر بدید.
http://followme.blogsky.com

سلام
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد