رسول اکرم(ص) وارد مسجد شد. چشمش به دو اجتماع افتاد. آن ها از دو دسته تشکیل شده بودند. هر دسته سرگرم کارى بودند:
یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر مشغول آموزش ویاد گیری، تعلیم و تعلّم و یاد دادن و یاد گرفتن.
پیامبر اسلام(ص) هر دو گروه را از نظر گذرانید. از دیدن آن ها مسرور و خرسند شد. پیامبر(ص) به کسانى که همراهش بودند روکرد و فرمود: « ... هر دو دسته کار نیک مى کنند و بر خیر و سعادتند». آن گاه جمله اى اضافه کرد: « ... لکن من براى تعلیم و دانا کردن مردم فرستاده شده ام ».
آن گاه خود به طرف گروهی که به کار تعلیم و تعلّم مشغول بودند رفت و در جمع آن ها نشست.
پیامبر(ص) و دو گروه از مردم
رسول اکرم(ص) وارد مسجد شد. چشمش به دو اجتماع افتاد. آن ها از دو دسته تشکیل شده بودند. هر دسته سرگرم کارى بودند:
یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر مشغول آموزش ویاد گیری، تعلیم و تعلّم و یاد دادن و یاد گرفتن.
پیامبر اسلام(ص) هر دو گروه را از نظر گذرانید. از دیدن آن ها مسرور و خرسند شد. پیامبر(ص) به کسانى که همراهش بودند روکرد و فرمود: « ... هر دو دسته کار نیک مى کنند و بر خیر و سعادتند». آن گاه جمله اى اضافه کرد: « ... لکن من براى تعلیم و دانا کردن مردم فرستاده شده ام ».
آن گاه خود به طرف گروهی که به کار تعلیم و تعلّم مشغول بودند رفت و در جمع آن ها نشست.
مهناز جون متشکرم

سلااااااااااام

طاعات و عباداتتون قبول درگاه احدیت آبجی خوبم
ان شاالله ...
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام آبجی صبای عزیز


متشکرم
عبادات شما هم قبول حق