بادکنکی از جنس عشق
شکسپیر میگه اگه یه روز فرزندی داشته باشم. بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای براش بادکنک می خرم. بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد میده.
یاد میده!! باید بزرگ باشه و سبک؛ تا بتونه بالاتر بره. بهش یاد میده که چیزای دوست داشتنی می تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی وبدون هیچ مقصری از بین برن,پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه.
و مهم تر از همه بهش یاد میده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده. چون ممکنه برای همیشه از دستش بده.
ای کاش های ریاضی
کاش مختصات کردارمان روی ربع اول همانطور می ماند و به سمت ربعهای دیگر نمی رفتیم.
کاش تابع تمامی اعمال خوبمان اکیدا صعودی باشد تا به مقصد برسیم.
کاش تابع گناهانمان نزولی باشد تا در یک جا بالاخره پایان پذیرد.
کاش لااقل تابع گناهانمان اینقدر پیوسته نباشد و حد اشتباهاتمان به بی نهایت میل نکند.
کاش دنیا با تمام دلخوشی هایش در نظرمان نقطه ای تو خالی باشد و بس.
کاش.....
گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود
گاهی با یک کلام، قلبی آسوده و آرام می گردد
گاهی با یک کلمه، یک انسان نابود می شود
گاهی با یک بی مهری، دلی می شکند
مراقب بعضی یک ها باشیم
در حالی که ناچیزند، همه چیزند...
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری (علیه السّلام):
قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ،
أمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ،
وَ أمَّا الْمُخالِفُونَ فَیُکَلِّمُهُمْ بِالْمُداراةِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَی الاْیِمانِ
با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشید،
با دوستان مؤمن به عنوان یک وظیفه؛
باید همیشه نسبت به یکدیگر با چهره ای شاداب برخورد نمایند،
امّا نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب به اسلام و احکام آن.
«مستدرک الوسائل، ج 12، ص 261»
مواد لازم:
زرده ی تخم مرغ | 3 عدد |
روغن مایع | 1 قاشق مربا خوری |
گردوی خورد شده | 150 گرم |
شکر آسیاب شده | 1 پیمانه |
آرد سفید | 1 قاشق غذاخوری |
هل و وانیل | از هرکدام نصف قاشق چایخوری |
پودر پسته برای تزیین | به میزان لازم |
طرز تهیه:
ابتدا زرده ها را با شکر آسیاب شده حدود 10 دقیقه خوب بزنید، سپس یک قاشق مرباخوری روغن را به آنها اضافه کرده و خوب با هم مخلوط کنید و پس از آن یک قاشق آرد را اضافه کنید. در آخر هم گردوهای خورد شده را داخل این مواد ریخته و به هم بزنید.
داخل سینی فر را با روغن خوب چرب کرده و با یک قاشق چایخوری مواد آماده شده را با فاصله ی مناسبی که به هم نچسبنددر آن به صورت گرد بریزید و سینی را داخل فر به مدت 10 تا 15 دقیقه قرار دهید. پس از سرد شدن روی آنها را با پودر پسته تزیین کرده و در شیرینی خوری چیده و با چای نوش جان کنید.
شهادت پاداش این غیور مردانی بود که با جهاد علمی خود، چراغ علم و روشنایی را در سنگر دانشگاه پرفروغ نگه داشتند و در نهایت با اهدای خون خود، درخت انرژی هسته ای ایران را آبیاری کردند. شهادت بر این مردان آسمانی مبارک باد.
کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
کسی شبیه خدا نیست، هیچ کس، ای کاش
کمال مطلق انسان شهر برگردد
چه خوب میشد اگر مرد آسمانی ما
به جمع خاکی خوبان شهر برگردد
خدا کند برکت ـ این خیال دور از ذهن ـ
شبی به سفره بینان شهر برگردد
شبیه خانه ارواح ساکت و سردیم
خدای خوب! بگو جان شهر برگردد
هنوز منتظرم یک نفر خبر بدهد
که باز یوسف کنعان شهر برگردد
«خدیجه پنجی»
به پاس هر وجب خاکی از این ملک
چه بسیار ست، آن سرها که رفته!
زِمَستی بر سر هـر قطعه زین خاک
خدا داند چه افســــرها که رفتــــه!
"گولوندریناس" نام چاله ای در مکزیک است که 330 متر عمق دارد و با اینکه ارتفاعش نسبت به سطح زمین بسیار زیاد است اما محلی برای زندگی پرندگان مختلف شده است زیرا این چاله جنگلی پنهان را در دل خود نگه می دارد.
این جنگل به قدری زیباست که سالانه گردشگران فراوانی را به خود جذب می کند ولی تنها تعداد کمی می توانند به درون ان رفته و زیبایی هایش را از نزدیک ببینند. در این چاه به غیر از جنگل، تپّه های آهکی غول پیکر و کم نظیر نیز دیده می شود.
دهانه این چاه نزدیک به 100 متر است و به گفته غارنوردان تنها افراد حرفه ای قادر به رفتن تا انتهای آن هستند چرا که حالتی خاص برای رفتن تا انتهای آن نیاز است و کمتر کسی می تواند ان را اجرا کند.
نکته جالب درمورد این چاله عمق آن نیست بلکه جنگلی سر سبز با پرندگان بسیار است که درون آن وجود دارد. این جنگل به عنوان عمیق ترین جنگل دنیا شناخته میشود و گونه درخت های آن ساده و همیشه سبز هستند.
جنگل ها یکی از زیباترین نقاط روی زمین هستند و باعث ارامش روان انسان می شوند. درختان هر کجا که رشد کنند باعث دگرگونی آن نقطه خواهند شد و این مسئله حتی در عمیق ترین چاله ها نیز به چشم می خورد.
برای درختان فرقی نمی کند که کجا رشد می کنند و از بالای کوه تا انتهای یک چاله می توان درختان و جنگل ها را دید.
درختان همیشه زیبایی خاصی را به دنبال خود می آورند که نمی توان از تماشای آن ها به راحتی گذشت.
اگر پرسند از من:
زندگانی چیست؟
گویم:
همیشه جستجو کردن،
جهان بهتری را آرزو کردن...
«ژاله اصفهانی»
و گرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک می کند...
حرف مفت!
اصطلاح حرف مفت زدن داستانی دارد که خالی از لطف نیست!
در زمان ناصرالدین شاه اولین تلگرافخانه تاسیس شد؛ اما مردم استقبالی نکردند و کسی باور نداشت پیامش با سیم به شهر دیگری برود. به ناصرالدین شاه گفتند:
تلگرافخانه بی مشتری مانده و کارمندانش آنجا بیکار نشسته اند.
او دستور داد به مدت یک ماه مردم بیایند مجانی هرچه می خواهند تلگراف بزنند!
چون مفت شد، همه هجوم آوردند.
بعد از مدتی دیدند پیام هایشان به مقصد می رسد و هجوم مردم روز به روز زیادتر شد؛ در حدی که دیگر کارمندان قادر به پاسخ گویی نبودند!
سرانجام ناصرالدین شاه که مطمئن شده بود، دستور داد سردر تلگراف خانه تابلویی بزنند بدین مضمون:
- به فرموده شاه از امروز حرف مفت زدن ممنوع!
و اصطلاح حرف مفت زدن از آن زمان به یادگار ماند.