مهربانی ها

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!
مهربانی ها

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!

دعای روز سه شنبه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ کَمَا یَسْتَحِقُّهُ حَمْداً کَثِیراً وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلّا مَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّیْطَانِ الَّذِی یَزِیدُنِی ذَنْباً إِلَى ذَنْبِی وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ کُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِیَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِیَاءَکَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

به نام خداوند بخشنده مهربان که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگى است‏ ستایش خدا راست و سپاس برازنده او آن چنان‏ که شایسته حضرت اوست،ستایشى بسیار و به او پناه می برم از شر نفسم چه نفس همانا به زشتى بسیار فرمان مى دهد جز آنکه پروردگارم رحم کند،و به خدا پناه می برم از گزند شیطانى که گناه بر گناهم‏ می افزاید،و به قدرت او از هر گردنکش نابکار و پادشاه ستمکار و دشمن قهّار،دورى می جویم،خدایا مرا از سپاهیانت قرار ده،چرا که همانا تنها سپاه تو پیروز است،و مرا از حزب خود قرار ده که تنها حزب تو رستگار است و هم از دوستانت قرارم ده که بر دوستانت ترسى نیست و اندوهگین نمی شوند،

اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِی دِینِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَ أَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَ إِلَیْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَ اجْعَلِ الْحَیَاةَ زِیَادَةً لِی فِی کُلِّ خَیْرٍ وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ کُلِّ شَرٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ ، وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِینَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَ هَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ لِی ذَنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً إِلا أَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً إِلا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَیْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ کُلَّ مَکْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ کُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ یَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ

خدایا دینم را برایم سامان ده که آن وسیله در امان بودن و دورى من از گناه است و آخرتم را آباد ساز که آنجا خانه پایدار من و گریزگاهم‏ از همسایگى دون ‏صفتان است و زندگى را برایم زمینه افزونى در هر خیر و مرگم را برایم آرامش از هر گزندى قرار ده،بار خدایا بر محمّد خاتم پیامبران و کامل‏ کننده شمار رسولان و بر خاندان‏ پاک و پاکیزه او و بر یاران برگزیده‏اش درود فرست و در روز سه ‏شنبه سه حاجتم را روا کن:گناهى برایم مگذار جز آنکه بیامرزى و نه اندوهى جز آنکه را برطرف سازى و نه دشمنى جز آنکه دور گردانى،به نام خدا که بهترین‏ نامهاست،به نام خدا پروردگار زمین و آسمان،دورى هر ناخوشایندى را که ابتدایش خشم خداست،و نیل به هر محبوبى را که آغازش رضاى اوست خواستارم،پس از سوى خود سرانجام را به آمرزش پایان ده اى سرچشمه نیکی.

ای یگانه همدم تنهایی...

خدایا ای یگانه همدم تنهایی های من:

قلبی به وسعت دریاها برای عشق ورزیدن،

احساسی به لطافت گلها برای مهربانی،

فرصتی به روشنی خورشید برای عبادت،

دستی به ظرافت نسیم برای یاری،

راهی به زلالی رود برای رسیدن به خوبی ها،

ردپایی به سفیدی برف برای ماندگاری ،

بارانی برای رویش واندیشه های نو،

اشکی ازعصاره وجود برای آ رامش،

آرامشی برای دستبابی به معنای زندگی،

و عمری به بلندای  آسمان و آسمانی برای پرواز

به سوی قله سعادت را به من ارزانی دار.

آمین یا رب العا لمین

آماده رفتن

صاحب دلى، براى اقامه نماز به مسجدى رفت.نمازگزاران،همه اورا شناختند؛

پس، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید. پذیرفت.

نماز جماعت تمام شد.چشم ها همه بسوى او بود.مرد صاحب دل برخاست و

بر پله نخست منبر نشست. بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه

خطاب به جماعت گفت: مردم ! هرکس ازشما که مى داند امروزتا شب خواهد

زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسى برنخاست، گفت: حالا هرکس از شما که

خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد! باز کسى برنخاست، گفت:

شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛

 اما براى رفتن نیز آماده نیستید.!

حاجی وقتی ازمکه برگشت...

روزگاری دو تا دوست تصمیم گرفتند خود را به خدا برسانند.

یکی به مکه رفت و دیگری به فکه!


حاجی وقتی از مکه برگشت، روی دیوار، عکس دوستشو دید

که بالای عکس نوشته بود:


شهید نظر می کند به وجه الله!

روز سلامتی (روز جهانی بهداشت)

سلامتی و حفظ تندرستی در اسلام

دین مقدس اسلام، حاوی نکات غنی و ظریف از بهداشت کامل در زندگی فردی و اجتماعی است و عمل به این توصیه های بهداشتی، ضامن سلامت فردی و اجتماعی اوست. البته در اسلام، حفظ تندرستی، این نعمت ارزشمند الهی بر همگان واجب است و حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید: «دو نعمت است که مردم قدر آن را نمی دانند: یکی سلامتی و دیگری جوانی». چون تندرستی از بزرگ ترین نعمت های خداوند متعال است، باید در حفظ آن بکوشیم و پیش از آنکه بستر بیماری را در آغوش بگیریم، به اصول بهداشتی توجه و با حفظ بهداشت خصوصی و عمومی و روانی از ایجاد بیماری تا حد توان پیش گیری کنیم.

بهداشت از دیدگاه قرآن

اسلام، راهنمای مطمئن انسان در تمام ابعاد زندگی، درباره اصول کلی طب و بهداشت نیز دستوراتی به مسلمانان می دهد. قرآن مجید برخی امور را حرام و بعضی دیگر را مباح و حلال دانسته است که به طور مسلم، همه این سفارش ها بنابر حکمت خاص خود و با توجه به وضع جسم و جان انسان تشریح شده اند. هر آنچه در قرآن، حرام شناخته شده است، بی شک از لحاظ مادی یا معنوی برای مردم زیانبارند و هر چیزی که در قرآن، از آن به حلال و مباح یاد می شود، بر صحت جسم و روح تأثیرگذار است. قرآن کریم آدمی را از زیاده روی در تغذیه نهی کرده و فرموده است: کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ. (اعراف: 31)

"بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد." مضمون این آیه از مهم ترین دستورات بهداشتی اسلام است و بنابر تحقیقات دانشمندان نیز سرچشمه بسیاری از بیماری ها، مصرف اضافی غذاست که در واقع، بار سنگینی برای قلب و دیگر دستگاه های بدن بوده و زمینه ای برای شروع انواع ناراحتی های جسمی می باشد. ازاین رو، نخستین گام برای درمان بسیاری از بیماری ها، تصمیم جدی داشتن برای رعایت این توصیه اسلام است تا جسم و روحی پاک و سالم داشته باشیم.

روز جهانی بهداشت 18 فروردین گرامی باد.

دعای روز دوشنبه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُشْهِدْ أَحَداً حِینَ فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَا اتَّخَذَ مُعِیناً حِینَ بَرَأَ النَّسَمَاتِ لَمْ یُشَارَکْ فِی الْإِلَهِیَّةِ وَ لَمْ یُظَاهَرْ فِی الْوَحْدَانِیَّةِ کَلَّتِ الْأَلْسُنُ عَنْ غَایَةِ صِفَتِهِ وَ الْعُقُولُ عَنْ کُنْهِ مَعْرِفَتِهِ وَ تَوَاضَعَتِ الْجَبَابِرَةُ لِهَیْبَتِهِ وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْیَتِهِ وَ انْقَادَ کُلُّ عَظِیمٍ لِعَظَمَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ مُتَوَاتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوَالِیاً مُسْتَوْسِقاً [مُسْتَوْثِقاً] وَ صَلَوَاتُهُ عَلَى رَسُولِهِ أَبَداً وَ سَلامُهُ دَائِماً سَرْمَداً اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمِی هَذَا صَلاحاً وَ أَوْسَطَهُ فَلاحاً وَ آخِرَهُ نَجَاحاً،

ستایش خداى را که هنگام آفرینش آسمانها و زمین احدى را گواه نساخت و هنگام ایجاد جانداران‏ یاورى نگرفت،در پرستش انبازى ندارد،و در یکتایی اش پشتیبانى نخواهد،زبانها از بیان‏ حقیقت وصفش درمانده و خردها از ژرفاى معرفتش وامانده و گردنکشان در برابر عظمتش فروتن و چهره‏ها از بیم او متواضع گشته و هر بزرگى در برابر بزرگیش تسلیم گشته است.ستایش پیاپى و پیوسته و دنباله‏ دار و پایدار تنها توراست،و رحمت همیشگى و درود جاودان و بی پایان او بر رسولش باد.بار خدایا!ابتدای امروزم را خیر و صلاح،و میانه امروز را رستگارى و پایانش را کامیابى قرار ده. 

وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ یَوْمٍ أَوَّلُهُ فَزَعٌ وَ أَوْسَطُهُ جَزَعٌ وَ آخِرُهُ وَجَعٌ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ کُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ کُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُکَ فِی مَظَالِمِ عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غَیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِباً کَانَ أَوْ شَاهِداً وَ حَیّاً کَانَ أَوْ مَیِّتاً فَقَصُرَتْ یَدِی وَ ضَاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إِلَیْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ،

و به تو پناه می آورم از روزی که آغازش شیون و میانش بیتابى،و پایانش دردمندى است،خدایا! از تو آمرزش می طلبم براى هر نذرى که کردم و هر وعده‏اى که دادم و هر پیمانى که بستم سپس به آن وفا نکردم و اداى حقوق بندگانت را که بر عهده دارم از تو درخواست می کنم،پس هر بنده‏اى از بندگانت و هر کنیزى از کنیزانت که او را نزد من حقىّ پایمال شده‏ باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال،یا خانواده‏اش یا فرزندش ستم روا داشته‏ام یا غیبتى از او کرده‏ام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا غضب یا خودنمایى یا عصبیت بر او یارى نهاده‏ام،آن بنده یا کنیز تو، غایب‏ باشد یا حاضر،زنده باشد یا مرده،و دستم کوتاه شده و وسعم نمی رسد از پرداخت آن حق یا طلب‏ حلالیت از او، 

فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ یَمْلِکُ الْحَاجَاتِ وَ هِیَ مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا [بِمَ‏] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إِنَّهُ لَا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ وَ لَا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ أَوْلِنِی فِی کُلِّ یَوْمٍ اثْنَیْنِ نِعْمَتَیْنِ مِنْکَ ثِنْتَیْنِ سَعَادَةً فِی أَوَّلِهِ بِطَاعَتِکَ وَ نِعْمَةً فِی آخِرِهِ بِمَغْفِرَتِکَ یَا مَنْ هُوَ الْاِلَهُ وَ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِوَاهُ

از تو می خواهم اى کسى ‏که رفع نیازها در اختیار اوست،و آن حاجات در مقابل مشیّت او اجابت‏ پذیر و به جانب‏ اراده‏اش شتابانند که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و آن بنده را که بر او ستمى کردم هرگونه که خواهى از من راضى گردانى و از جانب‏ خود مرا رحمت عطا نمایى،چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند،اى مهربان‏ترین مهربانان.‏ خدایا! در هر دوشنبه از سوى خویش دو نعمت بر من عطا کن،خوشبختى بندگی ات را در آغازش،و نعمت‏ آمرزشت را در پایانش،اى آن‏ که تنها او شایسته پرستش است و جز او کسى گناهان را نیامرزد.

نسخه جدید شعر زیبای دو کاج


نسخه جدید شعر زیبای دو کاج

 از همان شاعر "دوکاج" (کتاب فارسی چهارم ابتدایی)

در کنار خطوط سیم پیام / خارج از دِه دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران / آن دو را چون دو دوست می‌دیدند
روزی از روزهای پائیزی / زیر رگبار و تازیانه ی باد
یکی از کاج ها به خود لرزید / خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا / خوب در حال من تأمل کن
ریشه‌هایم ز خاک بیرون است / چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با نرمی / دوستی را نمی برم از یاد
شاید این اتفاق هم روزی / ناگهان از برای من افتاد
مهربانی به گوش باد رسید / باد آرام شد، ملایم شد
کاج آسیب دیده ی ما هم / کم کَمَک پا گرفت و سالم شد
میوه ی کاج ها فرو می ریخت / دانه ها ریشه می زدند آسان
ابر باران رساند و چندی بعد / دِه ما نام یافت کاجستان

شاعر: محمد جواد محبت

به یادماندنی

اغلب فکر می کنیم؛

اینکه به یاد کسی هستیم؛

منتی است بر گردن آن شخص؛

غافل از اینکه اگر به یاد کسی هستیم؛

این هنر اوست نه ما؛

به یاد ماندنی بودن؛

بسیار مهم تر از به یاد بودن است...

سوالی از دکتر حسین الهی قمشه ای و پاسخ حکیمانه ایشان

سوال :در دنیای امروز چگونه درست را از غلط بشناسیم؟

همه چیز تغییر کرده و ارزشها به ضد ارزشتبدیل شده؛

چگونه در مسیر صحیح قدم برداریم؟


پاسخ: شناخت درست از غلط و حق و ناحق به طور کلی در فطرت آدمی به ودیعه گذاشته شده است و بی هیچ تعلیمی همه آدمیان در می یابند که دروغ گفتن و فریب دادن و منافع خود را بر حق برگزیدن و تکبر و حرص و آز و تجاوز به حقوق دیگران نامطلوب و نکوهیده است. در مقابل صدق و راستی و وفای به عهد و تواضع و خدمت به خلق پسندیده است. قانون طلائی در اخلاق این است که با دیگران چنان رفتار کن که می خواهی با تو رفتار شود و چنان رفتار نکن که نمی خواهی با تو رفتار شود. شما از عقل فطری خود پیروی کنید و هر چه دیگران گفتند را با معیار عقل بسنجید و اگر تردیدی داشتید به عقلای دیگری که در کمال و فهم ستوده شده اند، نیز مراجعه کنید.

رنگین پوست

ܓܓܓ

وقتی به دنیا میام، سیاهم
وقتی بزرگ میشم، سیاهم
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم
وقتی سردم میشه، سیاهم
وقتی می ترسم، سیاهم 
وقتی مریض میشم، سیاهم
وقتی می میرم، هنوزم سیاهم  
   
و تو، آدم سفید!
وقتی به دنیا میای، صورتی ای!
وقتی بزرگ میشی، سفیدی!
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی! 
وقتی سردت میشه، آبی ای!
وقتی می ترسی، زردی!
وقتی مریض میشی، سبزی!
و وقتی می میری، خاکستری ای!
 و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟!!!

پیله ات را بگشا

پیله ات  را  بگشا،

چه کسی  می داند

که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟

چه کسی می داند

که  تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟

پیله ات را بگشا،

تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی!!

 

"سهراب سپهری"

دعای روز یک شنبه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

بِسْمِ اللّهِ الَّذى لا اَرْجُو اِلاّ فَضْلَهُ وَ لا اَخْشى اِلاّ عَدْلَهُ وَ لا اَعْتَمِدُ اِلاّ قَوْلَهُ وَ لا اُمْسِکُ اِلاّ بِحَبْلِهِ بِکَ اَسْتَجیرُ یا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوانِ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مِنْ غِیَرِ الزَّمانِ وَ تَواتُرِ الاَحْزانِ وَ طَوارِقِ الْحَدَثانِ وَ مِنِ انْقِضاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّاَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ اِیّاکَ اَسْتَرْشِدُ لِما فیهِ الصَّلاحُ وَ الْاِصْلاحُ وَ بِکَ اَسْتَعینُ فیما یَقْتَرِنُ بِهِ النَّجاحُ وَ الاِنْجاحُ وَ اِیّاکَ اَرْغَبُ فى لِباسِ الْعافِیَةِ وَ تَمامِها وَ شُمُولِ ا لسَّلامَةِ وَ دَوامِها وَ اَعُوذُ بِکَ یا رَبِّ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ وَ اَحْتَرِزُ بِسُلْطانِکَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطینِ فَتَقَبَّلْ ما کانَ مِنْ صَلوتى وَ صَوْمى

بنام خدایى که جز فضلش امیدى ندارم و جز عدلش از چیزى ترس ندارم و جز به گفته او اعتماد ندارم و جز به رشته (بندگى و اخلاص ) او چنگ نزنم اى داراى گذشت و خوشنودى به تو پناه برم از ستم و دشمنى (خلق ) و از دگرگونیهاى روزگار و پى درپى رسیدن اندوهها و حوادث ناگوار شب و از سپرى شدن عمر قبل از آمادگى و توشه گیرى و تنها از تو راهنمایى مى جویم براى آنچه صلاح و اصلاح من در آنست و از تو یارى طلبم در (رسیدن به ) آنچه مقرون به کامیابى و کامروایى است و از تو امید دارم براى پوشش لباس تندرستى کامل و شمول سلامتى دائم و پناه مى برم به تو اى پروردگار از وسوسه هاى شیاطین و احتراز جویم بوسیله سلطنت تو از ستم سلاطین پس (اى خدا) نماز و روزه ام را بپذیر  

وَ اجْعَلْ غَدى وَ ما بَعْدَهُ اَفْضَلَ مِنْ ساعَتى وَ یَوْمى وَ اَعِزَّنى فى عَشیرَتى وَ قَوْمى وَ احْفَظْنى فى یَقْظَتى وَ نَوْمى فَاَنْتَ اللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ اَللّهُمَّ اِنّى اَبْرَءُ اِلَیْکَ فى یَوْمى هذا وَ ما بَعْدَهُ مِنَ الْآحادِ مِنَ الشِّرْکِ وَ الْاِلْحادِ وَ اُخْلِصُ لَکَ دُعاَّئى تَعَرُّضاً لِلاِجابَةِ وَ اُقیمُ عَلى طاعَتِکَ رَجآءً لِلاِثابَةِ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خَیْرِ خَلْقِکَ الدّاعى اِلى حَقِّکَ وَ اَعِزَّنى بِعِزِّکَ الَّذى لایُضامُ وَ احْفَظْنى بِعَیْنِکَ الَّتى لا تَنامُ وَ اخْتِمْ بِالْاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ اَمْرى وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرى اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ

 و فرداى من و مابعد آن را بهتر از این ساعت و امروزم قرارده و مرا در میان فامیل و خویشانم عزیز گردان و مرا در بیدارى و خوابم حفظ کن که تویى خدایى که بهترین نگهبانى و تو مهربانترین مهربانانى خدایا من بسوى تو بیزارى جویم و در این روز و روزهاى یکشنبه دیگر از شرک و بى دینى و دعایم را براى تو خالص مى کنم تا در معرض اجابت قرار گیرد و همچنان بر اطاعتت پایدارى مى کنم پس درود فرست بر محمد بهترین خلق خود آنکه (مردم را) بسوى حقانیتت خواند و مرا به عزت تزلزل ناپذیرت عزیز گردان و به دیده ات که هرگز نخوابد حفظ کن و ببریدن از خلق و توجه بسوى خودت کارم را به پایان رسان و عمرم را قرین به آمرزش به اتمام رسان که همانا تویى

حجاب تو...

ای ساکن دیار حجب و حیا،

چه عارفانه به میدان آمده ای؛

پوشش دینی تو، پاکان روزگار را به شوق آورده است.

چرا که این پوشش،  از زره جنگاوران میدان بزم، بسی والاتر است

که آن زره میدان ِ جهاد اصغر است

و حجاب تو زره میدانِ  جهاد اکبر...

زندگی...

زندگی یاد غریبی است که در سینه ی خاک به جا می ماند

زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه ی برگ

زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود

زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر

زندگی، باور دریاست در اندیشه ی ماهی، در تنگ

زندگی، ترجمه ی روشن خاک است، در آیینه ی عشق

ای شهید!

اوج خواهم گرفت در فضای سفید چفیه ات،

ای شهید!

با پوتین های مقاومت ، سخت ترین قله ها را فتح خواهم کرد !

ای شهید!

از پلاک تا افلاک خواهم رسید با یادت،

باشد که دستانم را بگیری در سراشیبی تردید!