ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
یکى از استادان رشته ى فلسفه، در یکى از دانشگا هها وارد کلاس درس
مى شود و به دانشجویان می گوید می خواهد از آنها امتحان بگیرد، بعدش
صندلى اش را بلند می کند و می گذارد روى میزش، و می رود پاى تخته سیاه،
و روى تابلو، چنین مى نویسد:
ثابت کنید که اصلا این " صندلى " وجود ندارد!
دانشجویان، مات و منگ و مبهوت، هر چه به مغز شان فشار آوردند و هر
چه فرضیه ها و فرمول هاى فلسفى و ریاضى را زیر و بالا کردند، نتوانستند از
این امتحان سر بلند بیرون آیند.
تنها یک دانشجو، با دو کلمه، پاسخ استاد را داده بود؛
او روی ورقه اش نوشته بود: کدام صندلی؟؟