دعای روز بیست و ششم ماه رمضان

خدایا! در این ماه

کوششم را مورد سپاس،

و گناهم را آمرزیده، و عملم را پذیرفته

و عیبم را پوشیده قرار ده،

اى شنواترین شنوایان.

مــن به آن محتاجم…!!!

پـــــــــــــدرم !!

در نگــاهت چیزیست که نمی دانم چیست!

مثل آرامش بعد از یک غم...

مثل پیدا شدن یک لبخند...

مثل بوی نم بعد از باران...

در نگــاهت چیزیست که نمی دانم چیست!

مــن به آن محتاجم...!!!

خدایا

خدایا!
خروج از ماه مبارک رمضان را

برای ما مقارن با خروج

از تمامی گناهان قرار بده!

خود را خط باید زد

خود را خط باید زد

تا هر آنچه هست خدا باشد

«خود»ی که به درد «خدا» نخورد

بی خود است!

دلت را خانه ی ما کن

دلت را خانه ی ما کـن مصفا کردنش با من

به ما درد دل افشا کن مدارا کردنش با من

اگر گـم کرده ای در دل کلیـــد استجابت را

بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با مـن

زندگی باید کرد...!

روزگارا:

تو اگر سخت به من می گیری،

با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،

گرچه دلگیرتر از دیروزم،

گر چه فردای غم انگیز مرا می خواند،

لیک باور دارم دلخوشی ها کم نیست

زندگی باید کرد...!

روزه در گرما

دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان

خدایا! مرا در این ماه

دلبسته اولیایت و دشمن دشمنانت قرار ده،

و آراسته به راه و روش خاتم پیامبرانت گردان،

اى نگهدارنده دلهاى پیامبران‏.

ابر همیشه بهار

دوست داشتن نم نم باران است

که کم کم می آید و به درازا می بارد

چه زیباست اگـر همواره این گونه بباریم

و ابر همیشه بهـار آسمانِ محبت باشیم...

از یه زاویه دیگه!

کاشکی دل ها نیز...

آسمان رعدی زد، ابرها غرّیدند
قطرات باران؛ نم نم باریدند
بوی آب و کاهگل
تق تق شیروانی، ناله ی ناودانی
توی کوچه پیچید
کاشکی دل ها نیز، چون هوای کوچه
پس از این باریدن
بوی پاکی می داد...