ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
قصه انسان، قصه یک دل است و یک نردبان!
قصه بالا رفتن، قصه هزار و یک نشانی،
قصه پله پله تا خدا، قصه جستجو، قصه از هرکجا تا او؛
قصه انسان، قصه پیله است و پروانه!
قصه تنیدن و شتافتن...
من اما، هنوز اول قصه ام؛
ایستاده روی اولین پله، نشانی گم کرده...
با دو بال ناتمام و یک آسمان؛
خدایا! دست دلم را می گیری؟
خدایا ما غریبیم یا حسینت ع در دشت نینوا ایا ما بودیم روز عاشورا مقابل حسین ع می ایستادیم یا در کنار حسین ع خدایا ما را از دوستدارن اهل بیتت قرار بده الهی امین
آمین...
متشکرم از حضورتون!
ای کاش حدیث کوچ باور می شد
دیوارۀ هر قفس پر از در می شد
من مانده ام و خیال پروازی سبز
ای کاش دلم شبی کبوتر می شد
خدای خوب من
زندگی به سختی اش می ارزد،اگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی …
خدایا! دست دلم را می گیری؟
"خدایا هیچ وقت تنهایم مگذار"
خدایا ما را دریاب...