مهربانی ها

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!
مهربانی ها

مهربانی ها

هر چیز در زندگی تکراری می شود! جز مهربانی!

گرمای مهربانی و تبسم

روزی باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم. آفتاب گفت: چگونه؟
باد گفت آن پیرمرد را می بینی که کتی بر تن دارد؟
شرط می بندم من زودتر از تو کتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد به صورت گردبادی هولناک، شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدید تر می شد پیرمرد کت را محکم تر به خود می پیچید.
سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و پیشانی اش را پاک کرد و کتش را از تن درآورد.
در آن هنگام آفتاب به باد گفت دوستی و محبت قوی تر از خشم و اجبار است.
درمسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسّم از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است.

نظرات 1 + ارسال نظر
maedeh شنبه 27 دی 1393 ساعت 11:42

سلام . تشکر بابت مطالب و عکس زیبا. خسته نباشید.

سلام مائده جان
متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد