ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود، ناگهان به یاد آورد قرار مهمّی دارد. ارتفاع اش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید: «ببخشید آقا! ممکن است به من بگویید کجا هستم؟ تا ببینم به موقع به قرارم می رسم یا نه؟». مرد روی زمین در جواب گفت: «بله، شما در ارتفاع حدود شش متری، در طول جغرافیایی ۸/٢٤ درجه ۸۷ و عرض جغرافیایی ٤١/٢١ درجه ۳۷ هستید». مرد بالن سوار دوباره پرسید: «شما باید مهندس باشید!؟» و جواب شنید: «بله از کجا فهمیدید؟!». مرد بالن سوار گفت: «چون اطلاعاتی که شما به من دادید، اگر چه کاملن دقیق بود، اما به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم!». مرد روی زمین در پاسخ پرسید: «شما هم باید یک مدیر باشید!؟» و پاسخ شنید: «بله از کجا فهمیدید؟». مرد روی زمین گفت: «چون شما نمی دانید کجا هستید؟ و به کجا می خواهید بروید؟ قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید؟ تازه انتظار دارید مسوولیت آن را دیگران بپذیرند! اطلاعات دقیق هم که به دردتان نمی خورد!».