خدایا! مرا در این ماه
به پوشش و پاکدامنى بیاراى،
و به لباس قناعت و اکتفا به اندازه حاجت بپوشان،
و بر عدالت و انصاف وادارم نما،
و از هرچه مىترسم ایمنى ده،
به نگهداریت اى نگهدارنده هراسندگان.
دریا رودی است
که روزی خیال دریا شدن داشته؛
فرق برکه و دریا
در رویاهایی است که هر کدام در سر دارند...
مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است که: وقتى کتاب منازل الاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» که همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه احکام شرعی را برای مردم مى گفت.
مرحوم پدرم «کربلائى محمد رضا» از علاقه مندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى که هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، کتاب منازل الاخرٍة مرا مى گشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مى خواند.
روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! کاش مثل عبدالرزاقِ مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از این کتاب که او براى ما مى خواند، تو هم مى خواندى.! چند بار خواستم بگویم پدرجان! این کتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى کردم و چیزى نگفتم و فقط عرض کردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.
سر آغاز گفتار نام خداست
که رحمتگر و مهربان خلق راست
سـتایش بــــود ویــــژه کـــــــردگار کـه بر عالمِیــــن است پـروردگار
که بخشنـــده و مهـــربان است نیـــز بـــُود صاحب عرصه ی رستخیـز
تـــو را می پرستیـم تنـــها و بــس نــداریم یاور به غیر از تـو کس
بشـــو هــادیِ ما بــه راه درسـت رهِ آنــکه منعـم ز نعمات توست
نه آنان که خشمت بر ایشان رواست نــه آنها که هستند گمره ز راست
ترجمه شعری: امید مجد
کم نیستند شادی ها، حتی اگر بزرگ نباشند...
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم
چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم
و چه ارزان می فروشیم لذت با هم بودن را
چه زود دیر می شود و نمی دانیم که:
فردا می آید شاید ما نباشیم!
خدایا! در این ماه
نیکى را پسندیده من گردان،
و نادرستیها و نافرمانیها را مورد کراهت من قرار ده،
و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان
به یارىات اى فریادرس دادخواهان.
شهید سید محمود قریشی یکی از رهروان و پیشتازان راه امام حسین (ع) بود که در سال 1317 در یک خانواده مذهبی و متوسط در شهر ساری به دنیا آمد. شهید قریشی از همان دوران نوجوانی علاقه زیادی به جلسات مذهبی داشت و سعی می کرد به عناوین مختلف مستضعفان را یاری رساند و یکی از خصوصیات بارز اخلاقیش این بود که کمک به قشر محروم را بدون اطلاع دیگران و حتی خانواده اش انجام می داد. خواهر شهید می گوید: روزی محمود را دیدم که با دوچرخه به خانه آمده و فقط لباس زیر در تن داشت پدرم دلیلش را پرسید لباست کجاست، چرا با این وضع به خانه آمدی، سرش را پایین انداخت و گفت لباسم را به شخصی که وضع مالی خوبی نداشت بخشیدم.
شهید روز هشتم فروردین سال 61 بعد از مراجعت از مشهد مقدّس با معیت شهید تراب نژاد، برای اینکه آذوقه و دارو به آبادان ببرند راهی خوزستان شدند و دو روز بعد یعنی در روز دهم فروردین در جاده اهواز آبادان (دارخوین) مزدوران بعثی از خدا بی خبر به وسیله بمباران هوایی بدن پاکش را سوزاندند و او بدین ترتیب توانست به شهادت که بالاترین مرحله تکاملی انسان مؤمن در مکتب اسلام است، راه یابد. بَه که چه زیبا روزی، به دنیای فانی چشم گشود و چه زیبا روزی با افتخار از بند دنیای فانی به سوی منزل مقصود و بهشت موعود روانه گردید. روحش شاد
از بوذرجمهر حکیم چیزی پرسیدند. گفت نمی دانم.
یکی گفت: پس این همه حقوق را برای چه به تو می دهند؟
فوراً در جواب گفت: حقوق را در مقابل معلوماتم به من می دهند،
چنانچه بخواهند در مقابل مجهولات و آنچه نمی دانم حقوقی به من
بدهند، خزانه دولت را بس نخواهد بود.!!
خدایا! مرا در این ماه
از توکلکنندگان، و از رستگاران نزد خود،
و از مقرّبان درگاهت قرار بده،
به احسانت اى هدف جویندگان.
پیامبر اکرم(ص):
اَیُّهَا النّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صائِماً مُؤْمِناً فی هذَا الشَّهْرِ
کانَ لَهُ بِذلِکَ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِما مَضی مِنْ ذُنُوبِه
اى مردم! هر کس از شما در این ماه روزه دار مؤمنى را افطار دهد
در پیشگاه خداوند پاداش آزاد کردن بنده ای براى او خواهد بود
و موجب آمرزش گناهان گذشتهاش مىشود.
بحارالأنوار، ج96، ص357
بـــه عمـــق دریـــــاست...
اما برای پُر کردنش
یــک لیــوان محـبّت کافیــست
زمین گیر را دست گیر
مِه دَسِّه هِماس که زمین گیر بَایمِه مِه چَک، تَلِه دَکِت و ناگزیر بَایمِه
گتُمِه که پیـر بَیـمِه شِه کار رِ رَسِمِه کاره رَس نیمِه اِسا که پیر بَایمِه
6/ 8/ 1347
دستم بگیر که زمین گیر شده ام
پا در دام افتاده و ناگزیر شده ام
می گفتم که در پیری به کارم می رسم
کاری از من بر نمی آید حال که پیر شده ام
خدایا! در این ماه
مرا بهرهاى از رحمت گستردهات عطا فرما،
و با دلایل روشنت راهنمایى کن،
و به سوى خشنودى فراگیرت متوجه کن،
به مهرت اى آرزوى مشتاقان.
مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً
فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَــناتٍ وَ
کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً.
کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند،
خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مىکند
و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.
آیه 70 سوره فرقان